نفس مامان و بابانفس مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه سن داره

آیلین خانوم

دل شکستگی مامان سارا تو روز سال نو

نفس مامان این اولین حرف محرمانه مامان سار به دختر نازشه نمیخوام خیلی از اتفاقات زندگیمو کسی بدونه ولی میخوام بگم تا تو بدونی اینا حرفای دله شکسته منه حرفای دلیه که تا به حال به کسی نزدم میخوام به تنها دلیل زنده بودنم تنها همدم تنهاییم تنها مونس و غمخوار ناراحتی هام تنها دلیل بودنم بگم تا وقتی بزرگ شدی بدونی مامان سارا به خاطر داشتن تو به خاطر کنارت بودن  به خاطر نوازش کردنت چیا رو به جون میخره و منظبزرگ شدنت و خانم شدنته
17 خرداد 1393

سفر 2 نفره مامان سارا و آیلین خانم

سلام جیگر مامان قربونت برم بعد از یه مدت طولانی استراحت برگشتم تا واست بنویسم. اول میخوام عذرخواهی کنم بابت این تأخیر یه مدت کار داشتم  یه مدت هم اینترنت قطع بود و یه مدت هم تنبل شدم و دل و ماغ مطلب نوشتن نداشتم خیلی عقب افتادم تو این چند ماه زیاد از موقعیتها استفاده نکردم و از روز به روز بزرگ شدنت عکس نگرفتم حالا بعد دلیل این سردی و بی روحی رو برات میگم عزیز دلم . الان که در مینویسم لالا کردی حالت اوش نست دندوناییت داره در میاد اسهال شدی و بدغذا. همش بهم میچسبی که بهت شیر بدم . حالا اینا رو بعد میگم بزار از سفرمون بگم شیطون بلا منو و تو روز 23 اسفند 92 ساعت  صبح پرواز داشتیم به سمت ساری وای وای چه استرسی داشتم با اینکه تمام این...
17 خرداد 1393
1